در ادامه ی پاراگراف پیشین مربوط به امروز به جای بستنی میهن دومینو خریده بودند مورد اخیر در ظرف کاغذی و نایلنی بود یک لیتری که نایلون از پایین شکافته بود، به هر ترتیب در کاسه جای گرفت برای صرف، مورد قبلی ظرف پلاستیکی داشت و تنها بر آن طعم قعوه نوشته بودند امما در روی بستنی به نظر بادام زمینی بود که با قاشق جدا و به آبکش ظرفشویی حواله شد، شاید جای زباله به شکم خانوم والده رسیده باشد، اگر مایل هستند به موردی برسند در این اشخاص از جانب دیگران منتسب به ما همان وضعییت جاری که در فلتا(ایران) هست از نظر ما مناسب است، 20:57 جمعه 25 شهریور 1401 سپتامبر 16 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. تاخیر در ذخیره، 20:58. “از جانب دیگران” به پیش از منتسب افزوده شد، 21:01.
به گمان هر زمان که به این توالت چمباتمه ای می رویم خانوم والده فورا بر شیر آب حاضر شده و به مصرف آب می پردازند احتمالا تا ما بیشتر در آن وضعییت بمانیم، آیا به وضعییت ما توفیری دارد کدام بی وجودی چه کسی را در نظر این شخص بلا نسبت نجاسات و گوساله تحدید داشته هستند، کدام بی وجودی پیام تحدید شخص بلا نسبت نجس گوساله ای را همچون دختر خانوم والده برای این خانوم والده ارسال داشته هستند، به قول دیالوگ سریال یاغی که مددتی قبل در Instagram دیدیم البتته با توفیر در کلام به دنیا آمدن این بی وجودان غلط بوده است، 20:04 جمعه 25 شهریور 1401 سپتامبر 16 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار.
اینترنت همراه اوول رو به اتمام بود، شرایطی برای خرید از نظر مالی موجود نیست، دفعات گذشته غالبا کارت از خانوم والده گرفته شده است، اخیرا خطای یکی نبودن صاحب خط با صاحب کارت مطرح شد که دفعه ی گذشته که چند روز پیشتر بود شاید نزدیک یک هفته، به عابر بانک رفته و دستی جا به جا داشته و سپس از کارت خویش خرید داشتیم، این بار کارت را به ایشان بازگشت رساندیم بدون خرید پس از خطای مغایرت صاحب کارت با صاحب خط بیش از یک آزمون، در رایتل و ایرانسل اندکی شاید ده دوازده گیگ در مجموع اینترنت باشد، تقریبا تمامی تائید های دو مرحله ای با پیامک بر روی همراه اوول نصب شده است برای ورود به حساب های Google، بانک مللی یا موارد فراموشی گذرواژه، گوشی دیگری نیز در دسترس نیست، 11:26 جمعه 25 شهریور 1401 سپتامبر 16 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. تاخیر در ذخیره، اینترنت رایتل، صدای هوم و ویبره ی منگ هنوز بر جاست، غیر فععال شدن کلید ذخیره برای لحظاتی، 11:28. گویا به دلیل عدم تحررک صدای شکستن در پاها اغلب و گاهی در دست به گوش می رسد، بستنی، ارده و عسل، اغلب موز و گاهی برنج قوت غالب این اییام بوده هستند، غیر فععال شدن کلید ذخیره، چاقوی غیر مارک شده بر بدنه موجود نیست دست کم در دایره ی نگاه و حوصله ی ما و از آن رو تعدادی سیب که رسیده به این بلا نسبت طویله مناسب به گمان نمی رسد، شلیل ها اغلب خراب می رسند که دیگر رغبت آزمونشان نیز کم رنگ شده و انگور که به گمان برای خوردن رشد نیافته است با دُم و پایین سیاه رنگش که اگر بریده شود شاید یک چهارم یا یک سووم آن در انگور رسمی(متوسسط) از میان می رود و برای بریدن نیز به نظر چاقویی تیغ مانند نیاز است باری به گمان بهره اش شراب است و دوشآب و سرکه، چند قاشق قدیمی روسی یافتیم که شیارهای آن کمی از گودی قاشق بالاتر بود و از آن با گمانی از احتیاط بهره می بریم و استفاده از چنگال را تعطیل داشته ایم، چاقوهای مارک شده بر بدنی را با یاری حضور ذهن از بخش بدون مارک بهره می بریم که کارد های میوه خوری هستند، یکی چاقوی آشپرخانه نیز هست که گاهی برای بریدن بستنی تا میزانی نرسیده به مارک از آن بهره می بردیم که چند روزی مفقود شده بود و از نو هویدا شده است امما به گمان ما مناسب سیب نیست و گردی تیغه دارد، پری شب بود به گمان آقای والد پس از ورود در میز جزیره ی آشپزخانه همانطور خاک و خولی یکی جعبه ی پلاستیکی از سیب را بر روی میز آشپزخانه نهاده بودند، بستنی هم که ایشان خریداری می دارند بدون شستن در همان جایی که ما پس از شستن می نهیم می نهند بدون توججه به اشاره به این موضوع، بعد از مددتها در دو روز اخیر یکی نان تست که کنارش بریده شده از آن محل هایی که برشته نام نهاده شده با ارده و عسل به عنوان غذا داشته ایم، دیروز باقی بریده شده را از نو خواستار بیدون انداختن بودیم که خانوم والده تمایل نداشتند و گویا به نظرشان خوشمززه هم می رسید و ما گمان می بردیم ضایعات است، چه چیز متمایل می دارد این قبیل اشخاص را به گرایش به آتش و داغ، 11:44. تاخیر در ذخیره، 11:45. اگر اشخاص آن قبیل گرایش به داغ و آتش و جرراحی داشته باشند البتته و آن پرسش مناسب باشد، در خصوص انگور رسمی اندازه ای تقریبا متوسسط ، حوالی متوسسط، ۱۱:۵۲.
در خصوص صدای هوم و ویبره ی منگ از طبقه ی بالا به نظر آن به فن توالت چمباتمه ای که مایلیم روشن نگاه داریم متتصل داشته شده، به نظر زمانی پیشتر صبح امروز به آقای والد یا خانوم والده گفته شده بود تا فن را خاموش دارند و ما که در اتاقیم قطع شدن همزمان ویبره و فن به سمع و نظر ما برسد، پیشتر چنان ظننی را آزموده ایم و دو موضوع جدا به گمان رسیده، فن کوچکی است و به نظر مرکز ویبراتور محلل دیگری است، پیشتر به نظر رسیده که به آن سر این بلا نسبت طویله جا به جا شده است الان نیز به گمان توسسط آقای مسعود کیمیایی در تدارک محل گیری مناسب است تا همچون مکان فن توالت در نظر آید، خانوم رعنا آزادی ور و آقای پرویز پرستویی، به گمان خانوم آزادی ور با جا به جایی صدا مخالف هستند و مایل هستند همان وضعییت برای اداپته شدن ما باقی بماند، 09:07 جمعه 25 شهریور 1401 سپتامبر 16 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار.
احتمالا در دو روز گذشته در موردی یا مواردی از نوشته روز هفته به جای چهار یا پنج شنبه سه شنبه نوشته شده است، به گمان به موضوع خانوم رعنا آزادی ور و گمان به حسس مالکییت ایشان بر همسر خانوم بهنوش طباطبایی مرتبط است، به گمان آقای مهدی پاک دل به جان خانوم بهنوش طباطبایی از جانب خانوم رعنا آزادی ور تحدید شده هستند، ۰۸:۵۹ پنج شنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۱ سپتامبر ۱۵ ۲۰۲۲ بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. همین لحظات صدای شبیه هوم یا ویبره ی منگ از کف طبقه ی بالا یا محللی شبیه چنان در وضعییت به گوش رسیدن است، ۰۹:۰۳.
دیشب مایل بودیم رادیوی Al Rasheed 91.5 FM که بر روی اپلیکیشن Iraq Radio Online در Android با فیلتر شکن از فلتا(ایران) در دسترس است روشن بماند، در خصوص Android به نظر در نام آن تصررف شده است و An نخست آن از جانب آقای خامنه ای تحمیل شده است البتته دروئید نیز به گمان در زاویه ی درو محصول به کار رفته است، به هر ترتیب نخست با وی پی ان برزیل VPN Brazil فععال شد و روشن ماند که پس از زمانی در حوالی پس از نیمه شب در بیدار شدن متوججه شدیم قطع شده است، این وی پی ان از آن دسته است که گویا یک ساعت وصل است و در پایان سوال می شود که آیا ساعت تمدید گردد، تا به حال ندیده ایم که اتتصال آن نوع به این دلیل قطع شود، در دفعه ی دووم وی پی ان ژاپن VPN Japan به کار گرفته شد که بدون ساعت است و در آن نیز وقتی پس از طلوع بودیم که دمی برخواستیم ارتباط قطع شده بود، در این اییام همچنان حسساسییت(آلرژی) موجود است و روزی شاید دست کم یک و یک و نیم بسته دستمال کاغذی مصرف می شود برای خلط و آب ریزش بینی و اشک چشم و خاراندن صورت، در خصوص قیمت نفت و بازگشت آن از حدود صد و ده دلار تا حوالی هشتاد و هشت دلار به گمان از صد و دو دلار تاثیر شخص ملکه ی انگلند خانوم الیزابت دووم بود که تا حوالی هشتاد و هشت دلار رسید، به گمان ایشان اعمال تحدید بر اعضای اوپک داشته اند تا قیمت کاهش یابد و در نهایت باعث اجماع جهانی در آن جبهه شده است تا ایشان حذف گردند البتته گمان می بریم پشتیبانی آقای خامنه ای از شخص پسر ارشد خانوم الیزابت دووم نمی بود شاید این اتتفاق به وقوع نمی پیوست، در خصوص همسر خانوم الیزابت دووم در زمانی که چنین عنوان می شد که بستری هستند به نظر مواضعی را در نظر داشتند که خانوم الیزابت دووم چند باری در رفت و برگشت از ایشان به سوال خواسته بودند که آیا تغییری در آن ها ایجاد شده است و در نهایت به گمان به قتل ایشان انجامیده است، در زمان نوشتن 10:48 لپ تاپ به نظر با فشار بر سی پی یو دچار هنگ و در نهایت ریستارت شد که از جانب ما شات دان شد پس از لود شدن و از نو راه اندازی گشت، 11:15 شنبه 19 شهریور 1401 سپتامبر 10 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار.
به گمان به عمد شامپوهای آلرژی(حسساسییت) زا در حممام تهییه شده است تا آلرژی ما دچار اود شود، دفعه ی پیشین صورت و سر ما از همین به سوزش سرد رسید با شامپوی Active، به گمان تهییه ی انجیر سیاه نیز در همین راستاست یا تهییه ی موز که سبب خشکی مزاج گردد، شیر سرد یخچالی در کنار هر صبح، وعده های به نظر رسیده، تقریبا همچنان پس از ماه ها وعده ی اصلی ما بستنی است و گاهی سیب زمینی است، مصرف قند بالاست تقریبا بدون تحررک. 12:10 پنج شنبه 17 شهریور 1401 سپتامبر 8 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار.
دستشویی تقریبا چسبیده به درب خروج این بلا نسبت طویله است، دقایقی قبل که در حال رفتن به دست شویی بودیم درب بیرون نیمه باز بود، این دفعه ی دووم است طبق آنچه دست کم به گمان من رسیده، از زمان خراب شدن ریش تراش تقریبا سه چهار روز پیشتر بود احتمالا که دوشی گرفتیم، از شستن دست و صورت صرف نظر داشته ام در روزهای گذشته، دیگر در آن بلا نسبت نجاسات نجاست خانه آب به صورت نزده ایم، در شش هفت سال گذشته و شاید بیشتر هر زمان خانوم والده اسپندی بر آتش داشته اند به نظر ما رسیده که گویی پوک است و از حجم زیادی تنها مختصری دود بر می خیزد، امما در این اواخر بوی چوب سوخته نیز از آن بلند می شود، شبیه چنین برای ایشان مطرح شده که به گمان طبق روال این اشخاص بی نتیجه بوده است، امروز نیز به نام اسپند با روشن نگه داشتن هم هوا کش و هم هود مقداری بر آتش داشته اند که بوی چوب سوخته احتمالا تمام این بلا نسبت طویله را برداشته است دست کم در این اتاق بوده است، اسپند شخص مدیر مسئول کیهان، نشستن صورت و دوری از حممام باعث گسترش حسساسییت پوستی در صورت شده، ابروها خشکی و اگزما داشته اند، سمت چپ صورت روی لُپ و زیر خط مو، روی بینی و گونه ی چپ، روی لب بالایی، زیر لب پایینی، دیروز تعداد مورچه ها بیشتر بود، یکی دست کم بر روی تخت رسیده بود بر صورت که تا حوالی شاید بعد از ساعت سه بود احتمالا هر خارشی به نظر بودن مورچه می رسید، دست کم چند باری بر آینه به بررسی برخواستیم، 10:17 چهارشنبه 16 شهریور 1401 سپتامبر 7 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار.
آمدن به پاراگراف قبل با زدن کلید فلش به سمت بالا از کار افتاده است پس از زدن کلید اینتر برای ایجاد پاراگرافی نو. شاید نزدیک به حوالی بیش از یک سال پیشتر حساب Linkedin.com مربوط به شخص منظر بلوکه گشت، در آن مقطع به گمان در تدارک ارسال پیام در فضای آن سایت بودیم، چند ماه قبل و قبل از رفتن به گبضه فرآیند بازگردانی حساب که در سایت مذکور پیشنهاد شده بود را پی گرفتیم تصویر پاسپورت طلب شد و تصویر آن پاسپورتی که پیش از تعویض در اختیار داشتیم را فرستادیم در آن پاسپورت نام میانی در عوض Mahdi به گمان با دستبرد آقای خامنه ای Mehdi نوشته شده بود، به گمان پیشتر بدون اشاره به نام به این موضوع اشاره شده است، ارسال تصویر پاسپورت بی ثمر بود و گشایشی در حساب ایجاد نگشت و گذشت زمان تا سفر به گبضه و بازگشتمان، کمی پیشتر و قبل از آغاز فر آیند جا به جایی محتوای Gardun.ir به Descript.ir از پاسپورت جدید تصویری گرفتیم و از نو ارسال داشتیم. 01:31 یکشنبه 14 شهریور 1401 سپتامبر 5 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. “و قبل از آغاز فر آیند جا به جایی محتوای Gardun.ir به Descript.ir” افزوده شد، 01:34.
در ادامه ی پاراگراف قبل که به موضوع نایلون زباله نیز در آن اشاره شده که هم امروز منتشر شد چندین سال پیشتر زمانی که در اردبیل بودیم به گمان پیش از رفتن به شبستر شوهر عممه ی ما سیستمی کامپیوتری می خواستند جمع شود و قیمت گرفته بودند به گمان نزدیک پانصد و ششصد هزار تومان، ما نه مغازه داشتیم و نه فروشنده ی آن کار بودیم که یکدفعه در آمدیم که با گرافیک آنبورد نزدیک سی صد هزار تومان احتمالا می شود آن را جمع داشت، به گمان با نظر آقای خامنه ای ایشان از ما خواستند، در آن زمان هاردی 120 گیگ روی سیستم بود که بد سکتور یافته بود که به گمان آن نیز کار آقای خامنه ای بوده است، به هر ترتیب در سیستم جمع آوری شده هارد 120 بد سکتور دار را گذاشتیم و هارد صد و شصت را گذاشتیم در سیستم بلا نسبت طویله، در میان این فرآیند آقای والد به ما گفتند که می دانند در حال انجام چه کاری هستیم، محلل اعرابی نذاشتیم امما با گمان حاضر به نظر جمله ای بوده که آقای خامنه ای خواسته بودند مطرح شود، به هر حال کامپیوتر به مغان(پارس آباد) رفت و بعد از مددتی با من تماس گرفته شد که هارد ایراد دارد، اوول تعججب داشتیم چرا که به گمان به شکلی مناسب آن فضا که بد سکتور داشت محدود شده بود، به نظر آن تست یا نمایش آن نیز کار آقای خامنه ای بوده است، به هر حال کامپیوتر به کل بازگشت و در عوض آنبورد مادر بوردی با گرافیک مجززا بسته شد و قیمت به بیش از پانصد تومان رسید، آقایی بودند به نام آقای جواد فرش باف که برای این امور اغلب پیش ایشان می رفتیم، پس از تغییر وضعییت و ارسال کامپیوتر نو ما نه پیش آقای فرش باف رفتیم که آه در بساط نداشتیم و نه با شخص شوهر عممه تماس گرقتیم، سه ماهی گذشت که تماس گرفتند آقای فرش باف با ما و خواستند تفاوت را، به گمان نزدیک صد و پنجاه هزار تومان بود، با خانوم والده موضوع را مطرح داشتیم که ایشان نیز تماس گرفتند و آقای شوهر عممه به گمان همان یکی دو روز باقی مبلغ را پرداخت داشتند و انتقال صورت گرفت و به دست آقای فرش باف رسید، تلاش داشتیم دیروز که فضای فکری و اندیشه ی حاضر آن زمان را به خاطر آوریم و چنین پاسخ به گمان رسید آنچه شاید مناسب در نظر آید سرقت گفتنش دست کم از منظری به گمان می رسد گویی چیزی بود که می بایست خارج می شد همچون وصله ی نا مبارک یا عضوی نا مناسب، 13:30 جمعه 11 شهریور 1401 سپتامبر 2 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. در بودند آقای فرش باف آنچه تایپ شده بود “بودن” بود که از نو “د” انتها افزوده شد، 13:31. تایپ شده بدون “ا” نوشته شده بود به صورت “تیپ” که افزوده شد، بادمجان داشته هستند روی گاز در روغن که بوی آن اتاق را گرفته، باز شدن درب بالکن بدون توری نیز به گمان در مسیر خروج باد هستیم و افزون داشت، برق نیز رفت که هواکش و فن از کار افتاد، ۱۵:۱۷.
با وجود اینکه گمان می بریم خانوم والده و آقای والد نه زبان می فهمند و نه از آن استفاده ی مناسبی دارند احتمالا بیش از یک بار برای خانوم والده مطرح داشته ایم که نایلون زباله ای را که گره زده ایم از نو نگشایند، زباله هایی اغلب متشککل از دستمال کاغذی و رطوبت دست خیس و خلط و چرک و آب ریزش بینی از حسساسییت که باز شدن آن به گمان آلودگی را از نو در هوا می پیچاند، این دو شخص نزدیک ما به زندگی هستند، نفسشان در هوا می پیچد، ظروف، لباس ها، محیط بلا نسبت طویله، دقایقی قبل هوا کش و هود آشپزخانه را شخصا روشن داشته ایم چرا که در فضای بسته ی آشپزخانه در زودپز غذا بار گذاشته اند که بوی آن فضای این بلا نسبت طویله را گرفته است از پیاز و بوی ذقق گوشت، قطعی اینترنت ایرانسل، 12:26 جمعه 11 شهریور 1401 سپتامبر 2 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. غیر فععال شدن کلید ذخیره، بخش هنوز منتشر نشده است. 12:27. انتشار با رایتل، سیم کارت ایرانسل با زدن سوزن به گوشی با رایتل تعویض شد، اسلات دیگر همراه اوول است، 12:31. “زباله های پر از” به “زباله هایی اغلب متشککل از” ویراست شد، 12:45. “محیط منزل” به “محیط بلا نسبت طویله” ویراست شد، 12:47. لحظاتی غیر فععال شدن کلید ذخیره، 12:47. “و رطوبت دست خیس” به پس از “دستمال کاغذی افزوده شد، 12:49. دقایقی قبل هود را خاموش داشته بودند و بو از نو پیچید با وجود روشن بودن هواکش، از نو روشن ساختیم. 13:11.
روز گذشته حوالی پیش از ظهر از آقای والد پیامی رسید، ایشان چند وقت پیشتر با ماشین نویی که خریداری داشتند برای مراسم درگذشت پسر عمویشان گویا راهی مشاری اردبیل شده اند، از ایشان چند روز پیشتر مبنی بر رفتن ما پیش روانشناس یا روانپزشک یا شبیه چنین وضعییتی مطرح شده بود که به آن پیشتر اشاره شده است در دلیل وسواس داشتن ما، به هر ترتیب روز گذشته پیش از ظهر ایشان آدرس مطببی را برای ما در Whatsapp ارسال داشتند، پاسخ ما و چند دیالوگ پس از آن به نقل از نوشتار Whatsapp در ادامه آمده است
[8/27, 11:42] - آدرس کلینیک : خیابان ولیعصر بالاتر از میدان ونک خیابان والی نژاد پلاک 23 گروه آتیه درخشان ذهن [8/27, 12:14] Not Now: آیا سوال مناسبی است اینکه احراز زبان بریده ی خویش برای ما ارسال دارید، به گمان در سیستم ناوبری خودروی شما وضعییتی انفجاری تعبیه شده است با مسیر یاب تا در مکان و سرعتی مناسب فععال گردد، به گمان این موضوع دست کم در عزیمت شما برای ما بی تاثیر نبوده است، با فرض مناسبت گمان های مطرح این وضعییت همچون کوید در حال تکرار شدن است و گویا شما به سمت رغبت در تمایل هستید، با اینکه این گمان نیز بر ما رسیده که زنده ماندن شخصی چون شما با چنین عقل و زبانی برای شخصی چون آقای خامنه ای که اراده داریم پوستشان را زنده بکنیم شاید درصدی مناسبت داشته باشد. به گمان این شخص یا اشخاص چو از دستشان برود اگر مجال بیابند به ضربه خواهند بود، به گمان آقای حججت قنبرین به همین ترتیب اختلال ناوبری در گذشته هستند. [8/27, 12:25] - تو نگران من نباش. ساعت یک الی یک و نیم حرکت کن به طرف آدرس. [8/27, 12:44] Not Now: به گمان تاثیر به گمان خرد نا مناسب شما نیاز به رسیدن به تناسب دارد و گمان می بریم از قدم های مناسب این است که نه تنها نزد خویش بر نا مناسبت خردتان گمان برده و تلاش به رساندن آن به تناسب داشته باشید بلکه به متمایل ساختن به سمت تناسب یا زدودن هر چیزی بر آیید که از عقل خویش برای تولید آن نزد دیگر شخص بهره برده اید، در ضمن به گمان در صورت مناسب پنداشتن ایشان آقای حسن زاده شما را به سادگی به حذف خواهند بود. [8/27, 13:22] Not Now: به گمان در عوض واژه ی عقل و خرد، پندار و اندیشه مناسب است و هنجار زاییده از آن.
05:40 یکشنبه 6 شهریور 1401 آگوست 28 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار.
زمانی قبل شاید بیش از پانزده یا شانزده سال پیشتر موضوعی اتتفاق افتاد، به گمان در دوران شروع ورشکستگی و شیب رو به افت وضعییت مالی بود البتته با اشراف اکنون وگر نه آن زمان به نظر چنین نمی پنداشته ایم، آقای والد با خودروی سمند گویا با شخصی کهن سال یا میان سال به تصادف می رسند و ایشان را به بیمارستان می برند تا بررسی شود اگر صدمه ای بوده است، آن آقا گویا چنین می گویند که فرزندان شروری دارند و اگر بیایند داستان درست می شود، به نظر در بیمارستان موضوعی نمی رسد و جدا می شوند، بعد از چند ماه آقایی نسبتا جوان شاید سی و چند ساله با پایی شکسته شکایتی به دادگاه برده بودند که با من تصادف شده و گریخته اند و شماره پلاک همان سمندی که در اختیار آقای والد بود را معررفی داشته اند، به نظر فرزند همان آقای مورد تصادف می رسیدند، با چه گمان و خیالی بود ما به دادگاه رفتیم و خویش را معررفی داشتیم به عنوان راننده که البتته آن زمان نیز کم در اختیار ما نبود آن خودرو و شبیه چنین مطرح داشتیم که چنین تصادفی صورت نگرفته است و ماشین بیمه است، گذشت و از نو دادگاه تجدید نظر خواستند و به گمان دو یا سه جلسه بر پا شد، در دادگاه آخرین بود به گمان که در صف نخست نشسته بودیم و پا روی پا انداخته بودیم که آقای قاضی عتابی داشتند که مناسب بنشینیم و مناسب نشستیم، ایشان گفتند آقای مصدوم پیگیر هستند و احتمالا موضوعی بوده است و آقای مصدوم به قرآن قسم یاد می برند که ما با ایشان تصادف داشته ایم و ما نیز شبیه چنین مطرح داشتیم که ما هم می توانیم بسیاری حاضر سازیم که به قرآن قسم یاد دارند که ما تصادف نداشته ایم و فرهنگ جاری فرهنگی نیست که چنان حرمتی برای قرآن باقی مانده باشد، به هر ترتیب گویا پرونده به همان شکل بی اثر بسته شد و به نظر این حماقتی بوده است که از ما سر زده. مربوط به دوران اردبیل است. 20:02 پنج شنبه 3 شهریور 1401 آگوست 25 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. به گمان در دادگاه اردبیل در نزدیکی میدان بسیج بود که روئت داشتیم دورادور آقای نسبتا جوانی که یکی از پاهای ایشان در گچ بود و با عصای پزشکی ایستاده بودند. 20:11. عدم ذخیره در فرمان نخست، گوشی جدا داشته بودیم و تترینگ قطع شده بود، 20:12.
در چند روز اخیر شاید سه یا چهار روز حسساسییت تقریبا شدید داشته ایم، عطسه و آب ریزش بینی نسبتا مداوم، امروز یک سطل زباله خریدیم نسبتا بزرگ گویا این سطل زباله در اتاق با نظر آقای خامنه ای مخروطی بوده است که نایلون به شکلی در آن جای نگیرد و ما مجبور باشیم دوباره برای تخلیه ی آن سر و ته داریم و بوی زباله در اتاق نشست ما بپیچد، معمولا در شاید یکی دو سال اخیر و بیش از آن وقتی موری بر میز یا جایی که مشغول غذا هستیم میبینیم برمی داریم و از پنجره بیرون می اندازیم جوری که تلاش داریم تا در برداشتن یا انداختن آسیب نبیند، در این میز کوچک این اواخر هم وقتی مورچه ای بوده به همین منوال از بالکن تا آنجا که شده دورتر انداخته شده امما امروز برای بار نخست دو مورچه را با وضعییتی نسبتا خشم گین و به قصد کشت در زمان خوردن میوه در دستمالی گرفتیم و به زباله انداختیم، بعدی را به روال قبل از بالکن به بیرون انداختیم این دقایق نیز بود که نادید گرفتیم، در این سه روز یا بیشتر به گمان رسیده که این وضعییت ساختگی است و وضعییتی مورچه را از مجرایی رها می دارند تا برسد روی میز، معمولا مورچه ها یا زیاد می شوند یا دیگر نمی آیند امما اینجا به گمان مسیری ساخته اند همچون هم آن که آمدن مگس از آن به گمان رسید یا تزریق ویروس کوید وقتی احتمال رفت شاید بهبود یابیم، به نظر دست کم در مورچه های اخیر آقای مسعود کیمیایی موثثر بوده اند، به نظر به نظاره نشسته اند هر بار که مورچه ای پس از رها سازی به بیرون پرتاب شده است و این نظاره گر بودن در اییام اخیر به گمان ما رسیده است، 01:01 چهارشنبه 2 شهریور 1401 آگوست 24 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. یا بوی روغن سوخته که در گبضه نیز نسخه ای از آن به گمان رسید، یا بوی پیاز داغ که امروز گمان بردیم یا چوب سوخته و دود و از این قبیل که شاید به فراموشی نیز رسیده باشد، گمان میبریم وزارت اططلاعات لیست و شرح مناسبی در اختیار ما خواهند داشت، 01:06. “کامی” که منظور “کاملی” بوده به “و شرح مناسبی” ویراست شد، 01:09. اختلال در ذخیره، با وجود بازگشت کلید به وضعییت عادی عدم نمایش اعلان انجام ذخیره، 01:10. احتمالا بیش از چهار روز است عود حسساسییت، “حسساسسییت” در آغاز نوشته به “حسساسییت” ویراست شد، 01:29.
به نظر فراموشی آن چه برای شخص زیان بار است و بر طرف نساختن آن موضوعی است که به عنوان مثال آقای خامنه ای به گمان به پشتوانه ی آقای آدم و سلسله ی ایشان به انجام می رسانند، دقایقی قبل صورت خویش را در دستشویی با صابون شستیم در همان خلا با توالت چمباتمه ای در فضای شاید یک متر در دو متر و اندکی با تکیه بر دیوار با شلنگ توالت چمباتمه ای پای خویش شستیم و البتته این موضوع از زمان دور ماندن از حممام تقریبا هر صبح و شامی در انجام است، به هر ترتیب گویا از صابونی که بر صورت زده بودیم زیاد بوده و کامل شسته نشده بوده و در دهان جای گرفته که وقت شستن پا طعم آن به دهان رسید و گویی از راه والدین و مجرایی مسیر فراموشی آن مهییا شده باشد گویا در مخچه و آن حوالی، به هر حال از نو دهان را کمی شستیم و پس از بیرون آمدن نیز در سینک آشپزخانه به غرغره ی آب با لیوان پرداختیم، از دقایقی پیش از 21:52 اراده ی ما در خصوص هر سه گروه که پیشتر مطرح شده، مشکل در مسیر موضوع سلسله ی آقای آدم، جا به جایی نقدینگی و نقل و انتقال دارایی شخص منظر و مشکل در مسیر اجرای جزا چنین است تا فراموش دارند هر آنچه دست کم به گمان بر زیان سلامت و جانشان است. 22:44 سه شنبه 1 شهریور 1401 آگوست 23 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. لحظاتی تاخیر در ذخیره. 22:44. ویراست اوولییه انجام گرفت و مواردی تصحیح گشت، 22:47.
به نظر دیروز بود گمان به پشت خوابانیده شدن آقای خامنه ی ای و گویی بر روی سینه ی ایشان با زانو نشسته شده باشد، حوالی صبح استمنا(خود ارضایی) خویش به گمان با شللیک آقای برلوسکونی، پشتیبانی حوزه، امروز پس از بیدار شدن خوابانیده شدن آقای برلوسکونی، کنده شدن سر آقای برلوسکونی و شخص امام جمعه ی گریان تهران، به نظر رسیدن نفوذ جریان در وجود برخی اشخاص که گویا بستری برای خوابانیدن به پشت و بودن زانو بر روی سینه ی ایشان باشد همچون همسران آقایان خاتمی و موسوی، متلاشی شدن درون جمجمه ی آقای هوتن شکیبا، فرو رفتن و ترکیدن جدار داخل فرورفتگی در سینه ی آقای مجممد خامنه ای همینطور فرو رفتن سینه ی آقای حسن خامنه ای، به پشت خوابانیده شدن آقای روحانی با وضعییتی شبیه به زانو روی سینه و به گمان گویی از داخل زمین با بند گلوی ایشان به سمت زمین رو به خفگی کشیده می شود، نوعی از فشار شبیه آنچه بر آقای خامنه ای وارد است به آقای پدر امپراتور ژاپن و شخص ملکه ی بریتانیا، شرایطی مشابه از فشار بر کمر آقای مادورور در ونزوئلا، موارد دیگری نیز شاید بوده باشد که در حالت عدم پیشگیری یا فراموشی مطرح نشده باشد یا حالات دیگری، به عنوانم مثال نفوذ شرایط بستر فشار بر جمجمه، بیضه، زانو، پاها، شکم، دو دست تا جایی که مقدور است در آقای خامنه ای، ایشان همچنان وضعییت پیشین را دارا هستند، این موارد پیش از بیدار شدن است، نفوذ شرایط مشابه بر پیکره ی خانوم سلنا گومز Selena Gomez و Taylor swift و کنده شدن سر خانوم گومز گویی شبیه باز شدن درب شامپاین در جشن گیری برای سودی مناسب بوده باشد، این قبیل پیشتر چندین مورد به گمان رسیده است که اشخاص برای هم گویی شامپاین گشوده باشند، خرد شدن سر خانوم تیلور سویفت، به شففافییت مناسب رسیدن وضعییت دستفروشان بلند گو به دست، 22:26 یکشنبه 30 مرداد 1401 آگوست 21 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. و وصعییتی از نفوذ در مغز و مخچه ی خانوم Rihana ریجانا، 22:34. قبل از خواب حوالی صبح خوردن چند میوه که پیشتر از یخچال در آورده بودیم که احتمالا این اواخر بیش از یک بار به سه درجه رفته و به شش درجه بازگشته بودند، دمای یخ زدن آب چهار درجه است، دلیل این رفت و برگشت به گمان تغییر در جریان برق یا قطع آن که موجب قطع محافظ یخچال و بازگشت به پیش فرض 3 درجه می شود است پس از خوردن یک ورق نان تست جو که کنار آن جدا شده بود و روی آن آغشته به ارده و عسل شده بود، چیز مناسب دیگری جز میوه و شیری که تقریبا یک و نیم لیوان مانده از همان یخچال بود در دسترس نبود، مددتی قبل کمی گردو و توت و پسته خریده بودند آقای والد به گمان که از توت و پسته ی آن پیشتر کمی خورده بودیم امما گردویش گویا به چیزی شبیه رزین مالیده شده باشد رویی سیاه گرفته بود و در ابتدا به پوست گرفتن روی آن نشیتیم امما امروز صبح به همان نان و شیر و میوه بسنده داشتیم، میوه ی قبل از خواب، گویا چیزی شبیه فصاد در معده یبه وقوع پیوشته باشد، از دهان نیز طعمی چنان به نظر باز می گردد وقت بیداری، امروز نیز همین احساس بود، آنچه مالش به رزین یا پلاستیک و مشتققات نفت است پیشتر نیز به گمان رسیده است که گویی شخص یا اشخاصی در مالکییت نفتت هستند و مایل هستند با ما گوشزد دارند که اینطور است یا خوراک ما را به مشتققات گرفته شده از نفت آغشته سازند، به عنوان ظروف شیشه ای در دسترس ما یا دیگران نباشد و از ظروف پلاستیکی استفاده شود که مثلا عسل یا ارده با پلاستیک ترکیب و وارد جریان خون ما شوند که احتمالا در طول عمر نیز موثثر است. پسته را گویی زود از درخت چیده باشند و تعدادی به نسبت زیاد در خود در بسته داشت. 23:55.
پیش از ظهر به گمان حوالی بعد از ساعت ده هر دو شخص آقای والد و خانوم والده بیرون بودند، دیروز خرید دستمال کاغذی و سطل زباله را وقتی پاسخ خانوم والده را شنیدیم در خصوص بیرون بودن آقای والد سپردیم، قُر قُرِ مرسوم و جدا شدیم، دقایقی قبل خانوم والده بازگشته بودند با یک بسته ی تکی دستمال کاغذی و بسته ی کیسه ی زباله، دقایقی پس از ایشان نیز آقای والد آمدند که در گشوده شدن درب منزل نیش زبانی که خورده بودند به گمان رسید، سال ها پیش در مغازه ای گاهی به مصرف تمجیزک و بنگ می نشستیم که گویا به آقای والد اططلاع رسیده باشد روزی آمدند و بیرون آمدیم و بدون هیچ سخنی مشتی از سمت دست راست بر سمت چپ صورت ما حواله داشتند و گیج شدیم و تقریبا نزدیک زمین تا گرفتند و از سوی دیگر خیابان حافظ اردبیل به سمت چهار راه حافظ سوار تاکسی شدیم. لحظاتی قبل درب اتاق چند مرتبه زده شد و گشوده شد و آقای والد گفتند وقت دکتر برای فردا گرفته شود که ما برویم، خواهر ما وقت دکتر بگیرند، یکی خواهر که چند ماه قبل شبیه چنین از ایشان خواسته ایم که سایه ی لطف خویش از ما برچینند، در گبضه هم بلا نسبت گوساله گوساله را گوساله خطاب زدیم وقتی لفظ “آرام باش” به کار بردند در قبال موضوعی که شففاف به خانوم والده گفته شده بود، شیر ضرف صورتی گمان بردیم شکر و حرارت خاصی در استحصال دیده است و گفته بودیم در صورت خرید از آن گرفته نشود و به عمد و به گمان ما با نظر آقای خامنه ای چنان تهییه شده بود، به هر حال از آقای والد در خصوص پزشک پرسیدیم بابت چه، گفتند همین وسواس، پاسخ رساندیم شبیه چنین که مشکلی نیست می رویم و درب را ببندید. 12:19 شنبه 29 مرداد 1401 آگوست 20 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. بلا نسبت گوساله از ما حوالی پنج سال کوچک تر هستند، 12:30. “حدود پنج سال” به “حوالی پنج سال” ویراست شد، 12:45. آقای والد شبیه چنین مطرح داشتند که سوئیپ ماشین را در جای کلید جای می نهند که احتمالا شب نیایند و ماشین در هنگام استفاده از کولر گرم می زند و اگر چنین شد کولر خاموش گردد، مدارک را نیز نهانده اند بر روی میز جزیره ای آشپزخانه از مدرک خودرو که گویا کارت خودرو مفقود شده و برگ سبز مورد استفاده است و برگ آزمایشی که پیش از رفتن به گبضه برای گرفتن آن به آزمایشگاه رفته بودیم که چک آپی کللی بود و وقت گرفتن پاسخ یک برگ گویا از آن کم بود، و شناسنامه ی ما، آن جا مشغول چیست شناسنامه ی ما، مگر به گمان پیشتر از میان مدارک ما برداشته شده باشد، 15:39.
به گمان از حوالی روزی که آقای والد بر سر ما کوفتند خانوم والده در پذیرایی می خوابند و آقای والد در اتاق خوابشان، گمان می بریم از ایشان چنین خواسته شده و به گمان نظر آقای خامنه ای می رسد، 02:17 شنبه 29 مرداد 1401 آگوست 20 2022 بلا نسبت طویله؛ باغستان شهریار. موضوع پارگی ناف خویش را شاید شش هفت سال پیشتر در خطاب به خانوم رامانا سیاحی در Instagram مطرح داشته ایم، 02:32.
دو سه روزی احتمالا هست اگر بیشتر نباشد که استفاده از گوشی برای دریافت اینترنت بدون استفاده از هات اسپات و با اتتصال یو اس بی به ذهن خطور داشته است و چنین بوده البتته، به گمان مناسب بود در این حالت که گویا تترینگ نام دارد گوشی شارژ نمی شد ولی شارژ می شود و گمان نمی بریم برای طول عمر باطری گوشی مناسب باشد. بستنی به همراه ارده و عسل و سیب زمینی آب پز به همراه ارده، سیب هم گرفته اند که به نظر اغلب زده دار و نا مناسب است، 00:10 شنبه 29 مرداد 1401 آگوست 20 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار.
ساعاتی(یکی دو ساعت شاید) پیشتر اراده ی ما چنین شد که دچار فراموشی شوند سه گروه شخص که پیشتر اشاره شده است تا آنچه نا مناسبت هنجار ایشان می پنداریم در ایشان به تکرار برسد، در پاراگراف پیشین که مربوط به بسته شدن راه نفس سه گروه شخص نوشته شده است که اراده ی ما به بسته شدن راه نفس ایشان بوده نخست اراده نوشته شده و سپس به تمایل ویراست شده و سپس از نو به اراده ویراست شده است و شرح ویراست ضمیمه شده با این حال به نظر مورد دست برد واقع شده و اراده به تمایل ویراست شده و بخش توضیح ویراست حذف شده است، سه گروه شخص مربوط به آقای آدم وسلسله ی ایشان، مشکل جا به جایی نقدینگی و نقل و انتقال دارایی شخص منظر و مشکل اجرای جزا است، البتته به نظر نامناسب نیست اشاره داشتن به این موضوع که در خصوص نقل و انتقال دارایی با لفظی شبیه جا به جایی دارایی شخص منظر اشاره شده است، در پاراگراف پیشین به “شخص منظر” در گروه دووم و مشکل در با به جایی اشاره شده که اکنون به “منظر” به گمان با دستبرد ویراست شده است، در مجموع چنین به گمان و اراده ی ما رسیده است. 19:19 جمعه 28 مرداد 1401 آگوست 19 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. در این فاصله ی شاید یکی دو ساعته خوابی نیمروزی گرفتیم، 19:23 همین حوالی. به گمان دستبرد توسسط آقای سیید علی خامنه ای صورت گرفته است، 19:37 همین حوالی.
دقایقی قبل تمایل ما چنین شد که راه نفَس سه دسته شخص بسته شود، به این سه دسته در طرح موضوع اراده به مکیدن جان اشاره شده است، موضوع آقای آدم و سلسله ی ایشان، مشکل در جا به جایی دارایی منظر و مشکل در مسیر اجرای جزا. ذخیره لحظاتی دچار تاخیر گشت، ۱۹:۳۶ پنج شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۱ آگوست ۱۸ ۲۰۲۲ بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. دقایقی قبل احتمالا کمتر از بیست دقیقه خانوم والده و آقای والد رسیدند، دقایقی پیشتر آقای والد به گمان کولر را روشن داشته اند، ۲۲:۳۷.
امروز از آقای والد خبری نشد، به گمان معذذب باشند، هر چه هست در این مکان سکنی دارند و این شرایط گمان نمی بریم مناسب باشد، از زمانی که تنففس به اراده ی جذب ملالت نوع بشر را مطرح داشته ایم تقریبا هر روز اگر حضور ذهنی بوده و مناسبت احوالی دقایقی به آن مشغول بوده ایم، در این اتاق این اواخر نیز گاهی صدای هوم همچون ویبره ای ظریف آمده است که هر بار پیگیر گمان بوده ایم آقای اسحاق جهانگیری به گمان رسیده است، دقایقی قبل نوع اراده را در تنففس دچار تغییر داشتیم و مکیدن جان آقایان روحانی و اسحاق جهانگیری را برای دقایقی به اراده گرفتیم و سپس به تمامی این قبیل تنففس را از جذب ملال به مکیدن جان سه دسته شخص به تغییر داشتیم، مشکل ساز در رفع موضوع سلسله ی آقای آدم، مشکل ساز در رفع جا به جایی نقدینگی منظر و مشکل ساز در اجرای جزای در نظر گرفته شده. 04:28 چهارشنبه 26 مرداد 1401 آگوست 17 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. “آقای” به پیش از آقای “آدم” افزوده شد، 05:04 همین حوالی. ما از اینترنت هات اسپات استفاده داریم و این گاهی از یاد می رود، تناسب ذخیره اکنون در اتتصال است نه چهار پنج شش دقیقه قبلتر، گویا به عمد چنین بوده که آن وضعییت در دستان ما فععال باشد دست کم با 4G و این گمان از گبضه به ضنن ما رسیده است، 05:10 همین حوالی.
نزدیک دو سه ساعت پیشتر تماسی با آقای والد از طریق خط همراه اوول برقرار داشتیم که آیا مقدور است از حممام بهره ببریم که گویا مستعدد تائید باشند به گمان قصصه گویی آغاز داشتند در مضمونی شبیه چنین که مادرت چند روز است که می گوید و چرا مقدور نباشد… با لفظ “تمام دی” در معنی تمام است قطع داشتیم، در حممام پس از تراشیدن صورت با ماشین ریش تراش و زیر بغل دست چپ از آنجا که مایل نیستیم موی در حممام چنان بماند بر عکس آقای والد که تا حال در زمان هایی که توججه داشته ایم به گمان به یاد نداریم پس از ایشان حممام پاکیزه از مو باشد مایل بودیم ریش تراش را در جایی که معمولا در کنار سینک روشویی به جای می رسانیم بر جای برسانیم امما تیغی از نوع به گمان دسته دار سیاه رنگ از انواع تلاش شده به نزدیکی به Gillette ژیلت در آنجا بود، تا دستمان به آن نخورد و ریش تراش را جای نیز بگزاریم کمی اینورتر نشست که پس از لحظاتی ریش تراش افتاد و نوک فلززی آن به گمان کج شد و از کار ایستاد، در این بلا نسبت طویله به گمان شخصی از آن تیغ بهره نمی برند، به هر حال موی جمع اوری شد، شاید این همان حسس غربتی باشد که سبب می شود چنان بی اندیشیم در پاکیزه از مو داشتن و آن حسس مالکییت آقای والد و وظیفه پنداشتن تمیز داشتن مو از جانب خانوم والده است که چنین ثمری در گمان را بر جای می نهد، آیا مناسب است حسس غربت را برای چنان نگاهی بپنداریم که اگر نبود چنین تمایلی نمی داشتیم در تمیز گرفتن حممام، گمان نمی بریم با این حال به گمان در موقعییت مناسب است راجع به آن اندیشیدن، 15:03 سه شنبه 25 مرداد 1401 آگوست 16 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. نام لاتین برند “Gillette” افزوده شد، 22:22 همین حوالی.
شاید به یک هفته برسد که حممام نداشته ایم، چند روز پیشتر که آقای والد ما را از توالت فرنگی دور داشته اند که با حممام یک جا در اتاق خواب ایشان است حممام نرفته ایم، پیشتر اشاره شده است از زمانی که در این بلا نسبت طویله مستقر شده ایم بوده است زمان های که بیش از هفته حمماممان عقب افتاده است، دیشب نبودند هیچ یک در خانه با این حال توالت چمباتمه ای بدون حممام. به نظر برای عبور از شرایط حاضر «مقام رهبری» به آقای خاتمی رجوع گرفته و ایشان نیز به شخص منظر منتقل داشته اند، در خصوص احراز تحت مدیرییت امن گرفتن آقای خامنه ای که دیروز به گمان رسید نخست موضوع سازمان آمار به نظر مشکل ساز بود و گمان بردیم تحت نفوذ آقای روحانی است، برای اینکه آقای خامنه ای پیامی ارسال دارند گمان بردیم مناسب است از رای اکثرییت تائید آن برای ارسال گرفته شود یا نمایندگان اکثرییت همچون رئیس دولت آقای رئیسی یا رئیس ساختار قضایی احتجامی آقای اژه ای امما ایشان از فیلتری عبور گرفته اند تا به اینجا رسیده اند و به گمان مناسب دیدیم تمامی اعضای شورای نگهبان، مجلس خبرگان و اعضای تشخیص مصلحت نظام تحت مدیرییت امن باشند با پشتیبانی نیروهای مرتبط. تیتر نوشته از “احوال منظر باغستان شهریار” به “احوال شخص منظر در باغستان شهریار” ویراست شد، 17:06 دوشنبه 24 مرداد 1401 آگوست 15 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. “مصلح نظام” به “مصلحت نظام” ویراست شد، 17:14 همین حوالی. “به منظر منتقل داشته اند” به “به شخص منظر منتقل داشته اند” ویراست شد، 17:37 همین حوالی.
دقایقی قبل درب باز اتاق خواب آقای والد را به نرمی زدیم و وقتی سری بلند داشتند از پشت در مضمونی شبیه چنین مطرح داشتیم که جرراحی و حذف زبان و دو گوش به نظر من مناسب می رسد، پیش از پایان کلام در انتهای آن طبق معمول بلا نسبت حیوان همچون حیوانی که آماده ی هجوم باشند به پرسشی مانند چنین که منظور ما چیست با لفظی چون “ها” و از فضا بیرون آمدیم، دقایقی پس از آن که بالاخره در حال تدارک خوراکی بودیم برای تغذیه به پذیرایی آمدند و از ما جویای مشکلمان شدند، شبیه چنین مطرح داشتیم که مشکل ما نیست و مشکل ایشان است، و اینکه مشکل ما به گمان در توان ایشان به بررسی نیست و اینکه مشکل ایشان به درصدی احتمال بر ما نیز تاثیر گذار است و اینکه مایل به صحبت در این خصوص نیستیم و آنچه مناسب در نظر آمده بود پیشتر اعلام شد، در این لحظات خانوم والده در پذیرایی در حال استراحت در نزدیک گوشه بودند پس از دو روز بیماری، دیروز هم کولر را آقای والد با دمایی نسبتا پایین گشودند و مستقیم بر سر خانوم والده می کوبید و آقای والد بیرون رفتند تا اینکه وقتی احتمالا برای برداشتن آب از شیر به پذیرایی رفته بودیم به خانوم والده گفتیم دیروز یا روز قبلش بی کولر سر داشتیم، خواستید خاموش دارید، به نظر می ترسیدند، آمدیم در اتاق و شنیدیم که کولر خاموش شد، روشن بودنش با صدای موتور درون اتاق ماست. در خصوص آمدن آقای والد به پذیرایی که بپرسند مشکل ما چیست به گمان دنبال تنش بودند و باقی حکایت همچون دستگیری و خواباندن و از این قبیل. یک کاسه بستنی میهن از یک بسته ی شکلاتی یک کیلویی که به گمان پنجاه هزار تومان خریدیم کمی پیشتر همین روز و همراه یک پیاله مغز گردوی تمیز شده با دست خویش به تناسبی در حذف از تیرگی وسط گردو و کمی ارده و عسل، در دو سه روز گذشته آب زیاد خورده ایم امما نه تا میزان آنچه در گبضه بر ما گذشت، با فواصلی تا فرصت دفع را بدن داشته باشد. 13:36 سه شنبه 18 مرداد 1401 آگوست 9 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. “و اینکه آنچه مناسب در نظر آمده بود پیشتر اعلام شد” به “و اینکه مایل به صحبت در این خصوص نیستیم و آنچه مناسب در نظر آمده بود پیشتر اعلام شد” ویراست شد، لحظاتی اختلال در ذخیره، 14:21 همین حوالی.
از یکی دو ساعت پیشتر آقای والد نبودند در منزل و کم کم آب ریزش بینی ما بند آمد و نفسمان کمی باز شده بود پس از تمام شب عطسه و آب ریزش بینی تا ساعاتی قبل که یک بسته دویست و پنجاه برگی دستمال کاغذی تمام شد و حوالی ساعت شش و کمی و بعد از آن به خواب رفتیم، از دقایقی قبل حسساسییت شروع شد و آب ریزش بینی، لحظاتی پیشتر صدایشان را از پذیرایی این بلا نسبت طویله شنیدیم، بدون کولر بند آمده بود تاثیرات این حسساسییت، لحظاتی قبل گویا آقای والد در پذیرایی این بلا نسبت طویله کولر را روشن داشتند و صدای موتور الان درون اتاق است، 13:07 دوشنبه 17 مرداد 1401 آگوست 9 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار. “پس از تمام شب عطسه و آب ریزش بینی تا ساعاتی قبل که یک بسته دویست و پنجاه برگی دستمال کاغذی تمام شد و حوالی ساعت شش و کمی و بعد از آن به خواب رفتیم” 13:15 همین حوالی.
از پیش از ظهر با خبر اینکه دست خانوم والده را به پزشک می برند بیرون بودند هر دو شخص ایشان، حوالی 22 شب به بعد بازگشتند، حسساسییت ما عود داشته است، در این چند ساعت این روز گاهی بعد از ظهر امما این زمان بیشتر است، نزدیک یک سطل زباله کوچک زیر میزی به اندازه ی یکی نایلون متوسسط دو سه کیلویی ظرفییت از دستمال کاغذی در این چند ساعت پر شده است، یکی هم پیش از 21 پر شده است از پیش از ظهر. احتمالا گرمای هوا نیز طبق معمول بی تاثیر نیست، این اتاق چسبیده است به بالکن، کولر که روشن باشد صدای موتور آن داخل اتاق است، از این گذشته امروز خواستیم بی کولر بگذرد، بد نبود امما به هر حال این عود حسساسییت رسید، توالت فرنگی هم به نظر تعطیل شد، قبلتر استفاده نمی داشتیم چرا که داخل حممام و در اتاق خواب ایشان بود، حمماممان گاهی به دو سه هفته شاید بیشتر می کشید که کمتر باشیم در جایی که ایشان به چشم برسند، امما پس از برگشت دیگر مایل نبودیم این قاتلین زانو را بنشینیم، آمده اند و به هر حال منزلشان است این بلا نسبت طویله. 01:29 دوشنبه 17 مرداد 1401 آگوست 9 2022 بلا نسبت طویله، باغستان شهریار.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.