در ادامۀ سخن پیشین به گمان ما این قبیل رفتار خروج از دایرۀ انسان است، به گمان اینکه بستر این چنین موضوعاتی چیست و دلیل فرآهم بودن آن چه شخص یا اشخاصی هستند و چه کسانی آن را اجرا داشتهاند و اگر نظارتی بر آن است چه کسانی بر اجرای آن نظارت دارند نیز در این رسته موضوع مناسب به بررسی است، در خصوص این فرآیند به گمان ما حیوان بودن است، بلا نسبت حیوانات، و به گمان نَفَس(اندیشه و کلام) و هنجار و رفتار این چنین شخص(قیّم یا بستر ساز یا مجری) در سطح جامعه به شکلی که تردّدی آزاد داشته باشند تائید چنین رفتاری از جانب شهروندان آن جامعه است، امّا اینکه به چه ترتیبی مناسب است ایشان مدیریّت گردند و چه گونه مناسب است بازگشت به تناسب رفتار ایشان بررسی شود خود به گمان موضوعی مناسب بررسی است، گمان میبریم رجوع به اشخاص متخصّص و صاحب نظر در این قبیل موضوعات مناسب باشد امّا گمان نمیبریم مکث و تعلّل به این بهانه جایز باشد، و اینکه آیا قیّم بدون بستر مناسب و مجری قادر به انجام چنین حرکتی هستند، یا مجری و بستر ساز موضوع بدون ارادۀ قیّم قادر به انجام چنین فرآیندی هستند، در خصوص آنچه در سطح جامعه روی میدهد و به گمان ما شخص آقای خامنهای مسئول آن هستند به گمان تکلیف روشن است، آیا در مجموع اگر این به گمان ما توحّش در بستر حکومت داری شخصی همچون آقای خامنهای نجوشیده باشد وقوع آن مقدور است. باغستان شهریار 04:37 شنبه 10 اردیبهشت 1401. “والدین” از تیتر و اسلاگ نوشته حذف شد و در تیتر نوشته ضمّه به شُک افزوده شد، 05:31 همین حوالی.
به گمان شما برای والدینی که به اجبار حبس در کمپهای ترک اعتیاد یا اجرای شکهای عصبی را بر فرزند خویش روا داشتهاند چه واکنشی مناسب است، به گمان این موضوع جدا از جنبۀ شخصی زاویهای اجتماعی نیز داراست و حکایتی در لحظه و کوتاه زمان نیست که رسیدن دردی از آن به تصوّر نامناسب برسد، باغستان شهریار 02:59 شنبه 10 اردیبهشت 1401. به “اجبار” به پیش از “حبس” افزوده شد و “کمپهای اجباری ترک اعتیاد” به “کمپ ترک اعتیاد” ویراست شد، 03:57 همین حوالی.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.