آیا تا کنون قانون یا تناسبی در خصوص کیفیّت انتقال دانش بشر در بین جوامع مطرح شده است، به عنوان مثال نسبتی از تراکم و جمعیّت یا فاصله از یک نقطهٔ زمانی مشترک، زمانی متوسّط که به عنوان مثال تولید قاشق برای اوّلین بار در یک منطقه و ملک بومی شده باشد، پیشتر احتمالاً اشاراتی در خصوص مباحثی نه چندان تخصّصی امّا نسبتاً روشن به شرایط کائنات از منظر شاعرین قرن پنج و شش و هفت شمسی داشتهایم، در اشعار مولانا به عنوان مثال جدا از گردی زمین و چرخش ماه به دور زمین که در دورترین حالتش از خورشید روشنتر است و نزدیکترین حالتش به خورشید برای ما تاریکتر نمایان میشود به گمان ایشان از لایهٔ ازن نیز اشاره شده است، حالهای گویی زمین را فرا گرفته باشد که اجازهٔ گداخته شدنش همچون ماه را نمیدهد، نجوم و منظر زمین در آن قالب در فضایی تخصّصی گویا در زمان آقای کوپرنیک مطرح شده است امّا ثبت آن به نام آقای گالیله انجام پذیرفته است و به نوعی رسمیّت علمی یافته است، شاید فرآیند تلاش آقای گالیله در این خصوص بی تاثیر نبوده باشد، در مجموع چنین گمان بردهایم. ده و چهارده دقیقهٔ چهارشنبه هفده آذر هزار و چهارصد شمسی.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.